سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

من برای این زیارت حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم ...

رفته بود مکه؛ وقتی برگشت با همسرم رفتیم دیدنش؛ خانه‌شان آن موقع در کوی طلاب بود؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، در راهرو چشمم به یک تلویزیون رنگی با کارت و بند و بساط دیگرش افتاد.
بعد از احوال‌پرسی و چاق‌سلامتی صحبت کشید به حج او و اینکه چه کارهایی کرده و چه آورده و نیاورده. می‌خواستم از تلویزیون رنگی بپرسم، خودش گفت: «از وسایلی که حق خریدنش را داشتم، فقط یک تلویزیون رنگی آوردم».

3496_sunnah.jpg

گفتم: ان‌شاءالله که مبارک باشد و سال‌های سال برای شما عمر کند.
خنده معنا داری کرد و گفت: «برای استفاده شخصی نیاوردم؛ آوردم که بفروشم و فکر می‌کنم شما مشتری خوبی باشی آقا صادق.»
گفتم: چرا بفروشید، حاج آقا؟
گفت: «راستش من برای این زیارت حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم و دیدم کل خرجی که سپاه برای من کرده، 16 هزار تومان شده است؛ می‌خواهم این تلویزیون را هم به همان قیمت بفروشم تا مدیون بیت‌المال نباشم».
گفتم: من تلویزیون را می‌خواهم اما از بازار خبر ندارم، اگر بیشتر بود چی؟
گفت: «اگر بیشتر بود، نوش جانت و اگر کمتر بود که دیگر از ما راضی باشید.»
تلویزیون را به همان قیمت 16 هزار تومان از حاج آقا خریدم و او هم پول را دو دستی تقدیم سپاه کرد.




تاریخ : سه شنبه 94/1/18 | 6:44 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

 

زندگی به سبک شهدا/ شبی که دیگر لب به سیگار نزد

شب عقدشان خانمش گفته مجاهد فی سبیل الله سیگار نمی‌کشد.
 

همین که حاج احمد صدایش کرد. سریع سیگار را انداخت و با پایش خاموش کرد و دوید طرف حاجی.
شب عملیات، بچه‌هایی که دور و برش بودند،‌ می‌گفتند از هشت شب تا هشت صبح،‌ دویست سیصد تایی کشید! از خیلی سال پیش شروع کرده بود به بهانه سینوزیت می‌کشید.
حالا آمده بود سخنرانی می‌کرد!
بگین کی سیگار می‌کشه؟
با نگاهش همه را دور زد «از سیگاری‌ها کدومتون می‌تونه ثابت کنه سیگار برای بدن ضرر نداره؟»
حاجی و این حرف‌ها! تازگی‌ها حاجی را کمتر می‌دیدم. ولی قبلاً بارها سیگار را لای انگشتانش دیده بودم. حالا همین حاجی، آمده بود برای بچه‌ها صغرا کبرا می‌‌چید که امام گفته چیزی که برای بدن ضرر دارد حرام است، پس سیگار هم …

3491_sunnah.jpg

  

  

  

 

 

 

 

 

می‌گفتند شب عقدشان خانمش گفته مجاهد فی سبیل الله سیگار نمی‌کشد.
 حاجی هم از همان جا که سیگارش را تو جاسیگاری خاموش کرده بود دیگر لب به سیگار نزد.




تاریخ : سه شنبه 94/1/18 | 6:43 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران - یاد شهدای هسته ای




تاریخ : شنبه 94/1/8 | 1:30 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران - عکس نوشته های مذهبی جدید




تاریخ : یکشنبه 94/1/2 | 12:39 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران - هفت سین فاطمی...




تاریخ : یکشنبه 94/1/2 | 12:38 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران - سلام شهید! سلام اسطوره ی مقاومت و ایثار، سال نو مبارک.....




تاریخ : یکشنبه 94/1/2 | 12:35 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران - ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده... معراجی شدم... حلالم کنید




تاریخ : یکشنبه 94/1/2 | 12:34 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران - من از جنگیدن نمی ترسم




تاریخ : سه شنبه 93/12/26 | 9:2 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران -     شهید مسلم احمدی پناه  ....برای شادی روحش صلوات .

افسران -     شهید مسلم احمدی پناه  ....برای شادی روحش صلوات .

 

 




تاریخ : سه شنبه 93/12/26 | 9:0 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

افسران - وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد




تاریخ : شنبه 93/12/16 | 1:44 عصر | نویسنده : علی اصغرزاده | نظر

  • paper | آنکولوژی | اخبار وب